تصمیمات استراتژیک روزنامه دنیای اقتصاد
وقتی صحبت از مدیریت استراتژیک مطرح میشود، ذهن خواننده به استراتژهای تعریف شده، میل میکند فارغ از آنکه استراتژی خود معلول تجزیه تحلیلهای فراوانی از جمله بررسیهای نقاط ضعف و در محیط داخل و همچنین بررسی دقیق فرصتها و تهدیدات محیط خارج است که همگی ریشه در اهداف بنیادی یک سازمان دارد، لذا در کشور پهناور و ثروتمند و مدیریت شایسته ناشی از تجارب بحرانهای بعد از انقلاب، جای تأمل در تفکیک این دو مقوله، از اهمیت بسزائی برخوردار است.
هنوز قابلیت و باورهای علمی الوین تافلر و هایدی تافلر در ذهن من دانشجو تعارض واضح با شرایط و تصمیمگیریهای سازمانی در کشور ایجاد مینماید. باور آنکه از تولد بشریت که ریشه در خاک یعنی انقلاب کشاورزی دارد. هزاران سال را با خود سپری کرده است و مهمترین شاخص آن زمان فعالیتهای اجرائی یدی، خانوار محوری، سواد اندک، کار زیاد، تولید در حد گذران زندگی و … بود.
رفتهرفته افزایش جمعیت، مهاجرت، نیازهای انبوه، محدودیتهای عوامل اقتصادی و … تحولی به نام موج با منشاء کار، سرمایه، زمین و مواد خام ایجاد نمود . به تبع آن افزایش تولید کارخانجات، رقابت، قوانین پیدرپی، خانوادههای منفرد و دور از هم و … حضور پیدا کرد.
تعارضات ناشی از موج دوم، حجم تولید انبوه، نیازهای فراوان صاحبان سرمایه، نیازمندی به اطلاعات بیشتر اعم از درون و یا برون سازمان، ترویج و تبلیغ کامپیوتر و … خیزشی به نام نظام دانائی و به عبارتی موج سوم را ایجاد نمود. دانائی جانشین مناسبی برای عوامل تولید و منابع سرمایهای، ثروت و کاهش زمان گردید. کمکم سرمایه انسانی جایگزین سرمایه پولی گردید. نیازمندی به اطلاعات و حجم عظیم اطلاعات منجر به طراحی نرم افزارهای مختلف گردید. سیستمهای اطلاعات مدیریت MIS که ناشی از فرایند پردازش شده دادهها بوده است، ابزار مناسبی برای مدیران جهت تصمیمگیری ایجاد نمود. اطلاعات ناشی از MIS و یا به عبارتی ستادهها در سازمانهای دیگر خود یک نوع داده تلفی میگردید. لیکن اشکال مطرحه بر این اصل استوار بود که اطلاعات مذکور صرفاً حاوی یک سری آمار بدون تجزیه و تحلیل بوده است. مشکلات مدیریتی از زمانی آغاز گردید که هر مدیر با توجه به تجربه خاص خود از ستادههای ناشی از MIS ابزاری برای خود ایجاد میکرد، لذا رقابت ناشی از توسعه اطلاعات و استفاده بهینه اطلاعات و بکارگیری MIS در رقبای تجاری و با کسب برتری از آنها ما را با پدیده جدیدی به نام سیستم اطلاعات استراتژیک SIS آشنا نمود.
ابزار کامپیوتر و شبکههای جهانی اینترنت در کنار SIS و پدیدههای توسعه یافتهتر از SIS، مرزهای جغرافیائی را از بین برد. وقایع و تصمیمات تاریخی و سیاسی اقتصادی به داخل خانهها و اطاقها وارد گردید. دنیای بدون مرز مستلزم بینش مدیریتی جدا از مدیریتی جدا برداشتها و تصمیمات مدیریتی قبل بوده است، فرمولهای اقتصادی که همواره در ظرف زمان و مکان خود بسیار سازنده و مفید بوده است، دیگر جهانی شدن و کشورهای بدون مرز متحول گردید. در این شرایط است که ابزار معرفی شده استراتژی، که مبنای اهداف بنیادی یک کشور که همانا سبقت از زمان میباشد تابع یک سری اصول استراتژی همسو با جغرافیای سیاسی در قالب مرزهای سیاسی تعریف شده دیگر نمیگنجد.
حذف مرزهای سیاسی و جهانی شدن اطلاعات، تصمیمگیری را مشکلتر نموده و عدم توجه به این مهم بازتاب معکوس و چه بسیار خطرناکی در پی خواهد داشت. برای مثال در پنج سال اخیر به لحاظ نرخ پائینتر سود بانکی خارج مرزها بصورت خودجوش دلارهای فراوانی را با نرخهای به مراتب پایینتر از سودهای شبکه بانکی سراسر کشور را در حال تصرف بوده است. بدیهی است که معکوس آن نیز صادق است، چنانچه کالائی خارج از مرزهای از بین رفته با ارزش بیشتر از بهاء داخل کشور ایجاد شود با دست خود سرمایه ملی کشور را به اسم عدالت اجتماعی از بین بردهایم. قاچاق بنزینهای یارانهای که دارای ارزش ذاتی و قیمت تمام شده بالایی میباشد از این کشور بدون مرز خارج میشود.
دلارهای ارزان قیمت داخلی در مقابل ارزهای پرارزش خارج از کشور بدون مرز منتج به تهی نمودن سرمایههای ملی مینماید و زمانی به خود بنگریم متوجه خواهیم شد که دلارهای ارزان قیمت در سایر کشورها سرمایهگذاری میشود و کشور خالی از هرگونه برنامهریزی تکمیل و تحویل پروژههای عمرانی خواهد بود. نرخهای یارانهای و ثابت باقیمانده همانند آب روان که گودال خود را پیدا میکند ضمن آثار نامطلوب داخلی و قاچاق، غنی را غنیتر مینماید.
لذا به نظر میرسد که مدیران ارشد تصمیمگیر. نگاهی مجدد به فرصتها و تهدیدات در قالب محیط خارج و نقاط مثبت و و منفی محیط داخل نمایند، سپس در دنیای بدون مرز اقدام به تصمیمگیری نموده و اجازه دهند بازار اقتصاد با فرمولهای خود تصمیمات متقن را ارائه دهد، نه آنکه برای اقتصاد تصمیم مدیریتی گرفته شود.
اشتراك و دنبالك
ترک بک و لینک بک برای این مقاله وجود ندارد
ارسال یک نظر