استراتژی مالی روزنامه دنیای اقتصاد
واژه استراتژی دارای ابعاد وسیعی میباشد که به دورانهای مختلف از جمله سالهای قبل از زمان مقدونیه در قالبهای نظامی تحت عنوان مهارتهای روانشناختی و رفتاری باز میگردند و با تقریب ۴۵۰ سال قبل از میلاد مسیح نوعی مهارت در امور رهبری، سخنوری تلفی میگردید که عموماً در مقام مبارزه استفاده میگردید لیکن از آنجا که اداره یک کشور نیازمند نگاههای مدیریتی و مالی قوی بود رفتهرفته مبانی مختلفی از ارائه یک « الگو یا طرحی» که هدفها و سیاستها و زنجیرههای عملیاتی را در قالب یک کل به هم پیوسته ترکیب نموده است. استراتژی به طور کلی همه در ابعاد مانند تجارت بینالملل- اقتصاد کشور- سرمایهگذاری- سیاستهای پولی و مالی و … با تاکتیکهای مختلف تبلور خود را روشن مینماید.
آنچه که به طور کلی در ابعاد یک استراتژی مطرح است، تحلیلهای درونی و بیرونی و تبدیل تهدیدات به فرصتها بهویژه در الگوها و برنامههای مالی که بسیار روان و خارج از حیطه فعالیت مدیریت مالی و بصورت خودجوش اقتصاد را تحت تأثیر قرار میدهد، بیان میشود.
در اقتصاد باز که حتی اخبار و هرگونه تحولات سیاسی، اجتماعی و … سیستم بازار را دگرگون میکند و آثار سوء بر بازار ایجاد مینماید، به نظر استراتژی مالی که با ابزارهای مختلف ضمن تفکیک شفاف روابط بازار، اهرمهای مختلف مالی را همانند امواج ایجاد مینماید، در نتیجه هرگونه چالش و فشارهای روانی در امواج غوطهور شده و اقتصاد مبنی بر اقتصاد آزاد با کمترین حادثه فرایند خود را طی میکند، لذا برنامهریزی استراتژیک فرایند منطقی و تحلیلی برای انتخاب موضع بازار آزاد در قبال محیط است بهویژه محیطهائی که از اشباع و کمعمقی و از کارافتادگی تکنولوژیک اجتناب مینمایند. بنابر آنچه اشاره شده بازار اولیه که منابع مالی را بطور مستقیم و برای اولین بار و بدون دخالت کامل و نظارت نهادهائی مانند سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و یا طراحان استراتژی، منابع مالی را به سمت خود جذب نموده و فارغ از آنکه با توجه به تحلیلهای محیطی سرمایه فوق در ظرف زمان در چه مسیری اثربخشی بیشتری میتوانست به یدک بکشد خلق و به فعالیت میپردازد.
به نظر من دانشجو در یک اقتصاد باز ایجاد بازار ثانویه با ابزارهای مختلف مانند بازرگردانی، حق اختیار فروش، حق اختیار خرید (با فرض رفع مشکلات فقهی) و کلیه ابزارهای مشتقه دیگر، حضور در بازارهای بینالمللی بورس و پذیرش شرکتهای بینالمللی در بازار بورس ایران، نگاه استراتژی مالی منطبق بر تحلیلهای درونی و بیرونی و با اتکا به شفافسازی و ابزار سیستم اطلاعات مدیریت را ایجاد مینماید و در آنصورت بازار اولیه نیز تحتالشعاع بازار ثانویه قرار گرفته و سازمانهای ناظر با ابزارهای مالی مختلف امکان انتقال منابع ناشی از گردش در بازار ثانویه را به بازار اولیه سوق داده و بطور مستقیم منابع به صنایع موردنیاز در ظرف زمان میل مینماید.
بدیهی است هزینه و خطر بینالمللی شدن در مقایسه با تنوعپذیری داخلی بیشتر است بنابراین در روند بینالمللی شدن باید تصویری روشن درباره هدفهای اساسی و خیزهای استراتژیک که پیروی میکند داشته باشد و اطمینان یابد که بینالمللی شدن بهترین شیوه اتخاذ تصمیم است و بدیهی است پس از اندک زمانی شرکتهای کوچک (سهامی خاص) به جهت شفاف شدن به (سهامی عام) و انتقال به بازار ثانویه وارد شده و انحصارات شرکتهای دولتی و تحت پوشش که هنوز هم بخش عمدهای را در برگرفته است آگاهانه به بازار ثانویه و نهایتاً تقویت بازار اولیه تمکین خواهند نمود
اشتراك و دنبالك
ترک بک و لینک بک برای این مقاله وجود ندارد
ارسال یک نظر